شناخت بهینۀ علم با اتخاذ کدام رهیافت میسّر است؟

author

  • علی پایا هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
Abstract:

چارچوب‌های مفهومی کنشگران بر نوع شناخت آنان از امور تأثیرگذار است. در خصوص پدیدار علم تجربی (اعم از علوم فیزیکی، زیستی، انسانی، و اجتماعی)، هر یک از دو رهیافت رئالیستی و ضد رئالیستی تصویر متفاوتی از معرفت علمی را ترویج می‌کنند. این دو گروه دربارۀ معیارهای معرفت مرتبه دوم و چارچوب‌های مفهومی نظریه‌هایی که می‌باید برای ارزیابی علم مورد استفاده قرار گیرد، با یکدیگر اختلاف نظرهای اساسی دارند. شماری از رئالیست‌ها که می‌توان آنها را به اعتبار دعاوی‌شان رئالیست‌های متواضع یا حداقلی نامید، بر این نکته تأکید می‌ورزند که هر نظریۀ معتبر دربارۀ علم تجربی می‌باید اولاً، شماری از اهداف بنیادی و اساسی را برای علم تجربی و فعالیت علمی تعریف کند. ثانیاً، مجموعه‌ای از قواعد متدولوژیک را پیشنهاد دهد که به شیوه‌ای مؤثر راه را برای رسیدن به اهداف تعریف‌شده هموار کند. و ثالثاً، استدلال‌های معتبری ارائه دهد که روشن سازد اهداف تعریف‌شده و قواعد متدولوژیک پیشنهادی از بدیل‌هایی که در این زمینه عرضه شده‌اند برترند. ضد رئالیست‌ها مدعی‌اند که رویکرد آنان در قبال علم تجربی از رویکرد مورد نظر رئالیست‌ها موفق‌تر است و تصویر دقیق‌تری از علم و فعالیت علمی ارائه می‌دهد. به اعتقاد شماری از ضد رئالیست‌ها، هدف علم می‌باید عبارت باشد از دستیابی به کفایت و توانایی تجربی. این گروه تأکید می‌ورزند که نقش اصلی نظریه‌های علمی، بر خلاف آنچه رئالیست‌ها ادعا می‌کنند، دستیابی به معرفت دربارۀ امور زیرین‌بنیاد نیست بلکه نقش نظریه‌های علمی، سازماندهی و انتظام بخشیدن به داده‌های تجربی و کسب معرفت در تراز پدیدارهای مشهود است. در داوری میان دو اردوگاه رقیبِ رئالیسم و ضد رئالیسم در علم می‌باید به سه پرسش اساسی توجه کرد: نخست، عالَم می‌باید چگونه باشد تا معرفت علمی نه تنها امکان‌پذیر گردد که از بالاترین شانس پیشرفت برخوردار شود؟ دوم، هدف و ساختار علم چگونه باید باشد تا آن را به فعالیتی موفق بدل سازد، یعنی معرفت مربوط به پدیدارها و امور زیرین را در اختیار آدمی قرار دهد؟ و سوم، متدولوژی چگونه باید باشد تا شانس موفقیت علم را به حداکثر برساند؟ در مقالۀ حاضر با بهره‌گیری از آراء شماری از فیلسوفان علم و محققانی که به جنبه‌های اجتماعی علم توجه داشته‌اند، کوشش خواهد شد تا پاسخ‌هایی خرسندکننده برای پرسش‌های فوق ارائه شود. نکتۀ اصلی مورد تأکید در استدلال‌های مقاله آن خواهد بود که نوعی رهیافت رئالیستی، که عقل‌گراییِ نقّاد را با تجربه‌گراییِ هدفمند ترکیب می‌کند نه‌تنها به دانشمندان و افراد عادی در درک بهتر علم کمک می‌کند بلکه برنامۀ تحقیقاتی قدرتمندی برای پیشبرد بهینۀ علم نیز در اختیار محققان قرار می‌دهد.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

مکانیسم بازار و دموکراسی: تقدم با کدام است؟

The question of precedence of market economy over democracy (or vice versa) has always been a challenging problem in the domain of political economy. This paper tries to study view points of those advocating the market mechanism precedence to democracy, the proponents of Critical Historical Juncture theory, as well as followers of democracy precedence to market mechanism. The findings of this...

full text

کتابخانه‌های واقعی، خودکار، الکترونیکی، دیجیتال و مجازی: بالاخره کدام واقعی و کدام مجازی است؟

چند صباحی است که اصطلاحات کتابخانه الکترونیکی، کتابخانه دیجیتال و کتابخانه مجازی با معادل‌های دیگری که گاه به‌جای آنها به‌کار می‌رود در متون فارسی مربوط به کتابداری به چشم می‌خورد و تلاش‌هایی نیز برای نشان دادن وجوه افتراق و اشتراک میان این اصطلاحات در انتشارات مربوط به حرفه دیده می‌شود. آنچه در این نوشته خواهد آمد در پی پاسخ دادن به این پرسش است که آیا بین مفاهیم کتابخانه‌های سنتی (واقعی)، خود...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 4  issue 14

pages  60- 31

publication date 2008-08-22

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023